1. عدم تطابق درخت کاج با زیستبوم ایرانی که درختان برگریز دارد؛ گیاهان درختی ایران، بهجز چند نمونه سوزنیبرگ که در شرایط و مناطق محدودی زندگی میکنند، همگی برگریز هستند و گیاهان غیردرختی، قارچها، میکروارگانیسمها و جانوران بومی ایران نیز خودشان را مدتهاست که با چنین درختانی وفق دادهاند. در ابتدای بهار که درختان برگریز […]
1. عدم تطابق درخت کاج با زیستبوم ایرانی که درختان برگریز دارد؛ گیاهان درختی ایران، بهجز چند نمونه سوزنیبرگ که در شرایط و مناطق محدودی زندگی میکنند، همگی برگریز هستند و گیاهان غیردرختی، قارچها، میکروارگانیسمها و جانوران بومی ایران نیز خودشان را مدتهاست که با چنین درختانی وفق دادهاند.
در ابتدای بهار که درختان برگریز هنوز برگ ندارند، نور خورشید بیشتر به خاک میرسد، دمای خاک، گیاهان علفی و میکروارگانیسمها بهسرعت افزایش مییابد، خاک غنی میشود و در مدت کوتاهی زیستبوم کوچکی پای درختان بهاری تشکیل میشود که بقای جنگل را تضمین میکند اما پای درختان سوزنی مانند درخت کاج همیشه تاریک و سایه است و میکروارگانیسمها و گیاهان کوچک، بهخصوص افزایشدهندگان نیترات خاک، فرصت رشد بهاری پیدا نمیکنند.
2. درخت کاج و برهم خوردن تعادل نیترات؛ این گیاهان تعادل نیترات خاک را بهشدت بههم میزنند؛ خود سوزنیبرگها از جمله درخت کاج نیاز چندانی به نیترات ندارند، در حالی که اغلب گیاهان دیگر نیاز به فعالیت میکروارگانیسمهای نیتراتساز دارند. پای درختان سوزنیبرگ نیترات کافی تولید نمیشود و البته خاک شروع به اسیدی شدن میکند.
3. درخت کاج و برهم خوردن تعادل آب؛ درختان سوزنیبرگ مثل درخت کاج مخصوص مناطق کمآب و خشک هستند، این گیاهان نهتنها برای زنده ماندن در مناطق خشک تطابق یافتهاند، بلکه آبوهوا را حتی خشکتر هم میکنند. میزان آبی که این درختان از زمین جذب میکنند، بهاندازه درختان پهنبرگ است، در حالی که میزان آبی که بهصورت تعریق به هوا پس میدهند، بسیار کمتر است.
بهعلاوه آنها مانع رسیدن حدود یکپنجم آب باران به زمین میشوند. در حقیقت گیاهان مخروطی، در شرایط خشک بهتر رشد میکنند بنابراین شرایط رقابت را بهنفع خود تغییر میدهند تا پس از خشک شدن اقلیم گیاهان دیگر نتوانند رشد کنند و بمیرند؛ در کشورهای اروپایی که منابع آب از ایران وضعیت بسیار بهتری دارند، برای پیشگیری از خشک شدن اقلیم، درختان مخروطی با درختان پهنبرگ جایگزین میشوند. این خشکی اقلیم همان وضعیتی است که در حالت پیشرفته در صحرای آریزونا (موطن اصلی سرو نقرهای) هم دیده میشود.
4. درخت کاج و برهم خوردن تعادل هوموس؛ درختان پهنبرگ هر سال با خزان کردن، مقدار زیادی مواد غذایی به خاک محل زندگی خود بازمیگردانند که با تجزیه شدن به کودی مناسب و مفید برای بقای جنگل تبدیل میشود اما سوزنیبرگهایی مانند درخت کاج نهتنها خزان نمیکنند بلکه وجود رزین، تربانتین و دیگر متابولیتها، مانع تجزیه مواد اندک پسمانده از مخروطیان میشود، مواد گیاهی تجزیهنشده میمانند، اسیدی میشوند و گیاهان بومی ما (که اغلب قلیاییپسند هستند) منقرض میشوند.
5. درخت کاج و از میان رفتن تنوع جانوری؛ سوزنیبرگهایی مثل کاج برای گردهافشانی نیاز به حشرات ندارند بنابراین غذایی هم برای حشرات گردهافشان تولید نمیکنند در حالی که گیاهان پهنبرگ به حشرات وابسته هستند و به همین دلیل غذای مورد علاقه حشرات را هم تهیه میکنند؛ وقتی در یک ناحیه درختان سوزنیبرگ بهجای گیاهان پهنبرگ رشد میکنند، حشرات گردهافشان مثل زنبورها و پروانهها نیز منقرض میشوند.
لذا با توجه به این نظریات و این که اصولا دریافت هر فرد عادی این است که در منزل خود به جای کاج ،درختان میوه دار یا درختان زیبایی چون چنار- بید مجنون و اقاقیا و… کاشته شود نتیجه می گیریم “اگر شهر ما خانه ماست” پسند مردم و مصلحت عامه بر این است که به جای کاشت درخت کاج و ایجاد جنگلهای کاج که طبق یک تحقیق علمی ، طرحی شکست خورده است، درختان مفیدی کاشته شوند که اگر آب را مصرف می کنند غیر از زیبا کردن فضای شهر و اطراف آن، از میوه ، چوب، برگ و سایر مزایای آنها به نفع کشور استفاده شود، درختانی مانند: چنار- اقاقیا- اکالیپتوس _ زیتون تلخ- توت- سنجد- زبان گنجشک- خرمالو-زرشک- انجیر- گلابی- سیب – زردالو- عناب- بید مجنون و..
به امید اینکه در شهر کاخک شهرداری هرچه زودتر اقدام به جایگزینی درختان مثمر یا غیر مثمر بومی کشور عزیزمان به جای کاجهای بیماریزا کنند.